اخبار هواشناسی
چتر هم که از مد افتاده است .
هواشناسی ِ وقت ناشناس .
{ چه کنم ٬ شاعر بازیَم نمی آید این روزها }
چتر هم که از مد افتاده است .
هواشناسی ِ وقت ناشناس .
{ چه کنم ٬ شاعر بازیَم نمی آید این روزها }
کله قندهایمان را حبه کرده ایم و گذاشته ایم لب طاقچه تا به خیالِ خودمان کاممان شیرین شود . که نمی شود .
کلی زور زده ایم تا از دهات خود به شهر بیاییم که به ما بگویند شهری ٬ اما به ما که رسید کل دنیا شد دهکده ی جهانی و حالا ما که شده ایم یک دهاتی جهانی باید به این بهانه برای یک سیبِ گاز خورده اشک بریزیم ٬ که اگر نبود آن گاز شاید اکنون این واژه ها بر این صفحه نمایان نمیشد . غافل از آنکه ما قرنهاست بخاطر گاز زدن یک سیب گریه می کنیم .
تیم فوتبالمان در مقدماتی پیروز شده تا برویم به جام ملت ها و آنجا در نیمه نهایی ببازیم و رده بندی را ببریم و سوم شویم و برایمان آهنگ " دلاوران " پخش کنند .
مدام از جهان سومی بودنمان مینالیم و پیش خود میگوییم اگر مامان و بابایمان کمی بیشتر زور زده بودند شاید ما هم اول میشدیم .
حقوق هایمان را مادام العمر کرده ایم و یادمان رفته عمرهایمان مدام نیستند .
کف تَر شده ایم از بس کف کردیم از دیدن توسعه یافته ها و سیآه شده ایم از بس آه کشیدیم در مسیر توسعه .
کتاب های درسیِ مان را به روز کرده ایم و موضوع انشاهایمان را کرده ایم پول مفت بهتر است یا ثروت .
در گذار از سنت به مدرنیسم گیر افتاده و مانده ایم مستراح فرنگی انتخاب کنیم یا ایرانی .
دل هایمان را کنده ایم از تو ٬ و چسبیده ایم به من { که نیم من هم نیست } .
پروردگارا ٬ حال همگی ما خوب است
اما تو باور نکن .
همین عنوان را در کوچه های بغلی بخوانید…
چه صبری دارد خدا (سجاد رامشت) / یادداشت های اتفاقیه (یوسف شیروانیان) / وقتی دلم تنگ می شود (مژده شاه نعمت الهی) / بوی باران عطر خاک (باران سادات) / پرسه خیال (رضوان پری) / میثاق ( زینب حیدری) / انتهای بیراهه (ف@طمه) /حرف های نزدیک ( مرمری) / ترخون (مهدی زرین قلم) / پنجره ( محمد رضا) / منتظر پرواز / طنز تلخ، قهوه اسپرسو (ما، ریحانه) / بی تو با تو بودن (سحر،طه) / مینی تاک (هانیه) / ذهن مرا دنبال کنید (محمد الف) / سین عین طا / جشن بارون(نسرین) / روزهای من (یک بنده ی خدا) / رضــا دل(محمد) / پسر خاک (ساجد) / نامه ها (امید حق گویان) / ما که رفتیم(محمد) / ملکه نیمه شرقی / .:ساعت ??:. / به همین زودی (مهشید) / دری وری های یک کیبورد به دست / صور اسرافیل(زهرا) / خانوم مهندس می نویسد / به قلم آنها که به بهشت نمی روند ( سحر ) / پرسش های علی/ زنبور ( علی ) /امروزه / خدا - عشق - امید ( زهرا ) / دلواپسی هایم زیر باران ( یوسف ) / وب نوشت های یک دانشجو ( مرتضی طاهری ) / مرد کاغذی (ابراهیم ) / زمزمه ی قاصدک های بی خبر(زری) / امید قلب ما روزی مثال نور می آید(مرصاد) /با طعم توت فرنگی(توت فرنگی)//Always in All Ways /وبکده (فاطمه)/میدونم یکی هست که همیشه حواسش به منه (the scorpio)/فتوسنتز کرفس / رهگذر (ستاره) /دادارآباد (حیدری هائی)/پرسه در باران
زیاد نیست .
خدا عاقبتمان را ختم به خیر کند .
پی نوشت : اینجا را ببینید . دلمان بسی شاد شد . گره خورده است زلفمان با زلفِ این رود ٬ ما جماعت اصفهانی .
برای بعضی ها خوردن نان حلال کار مشکلی است . اصلا یک لقمه نان حلال از گلویشان پایین نمی رود .
بی چاره بعضی ها .
سپاس : از همه ی دوستان عزیزی که با من ابراز همدردی کردند بسیار سپاسگزارم . برایتان آرزوی بهترین ها را دارم .
همین عنوان را در کوچه های بغلی بخوانید :
چه صبری دارد خدا (سجاد رامشت) / یادداشت های اتفاقیه (یوسف شیروانیان) / وقتی دلم تنگ می شود (مژده شاه نعمت الهی) / بوی باران عطر خاک (باران سادات) / پرسه خیال (رضوان پری) / میثاق ( زینب حیدری) / انتهای بیراهه (ف@طمه) /حرف های نزدیک ( مرمری) / ترخون (مهدی زرین قلم) / پنجره ( محمد رضا) / منتظر پرواز / طنز تلخ، قهوه اسپرسو (ما، ریحانه) / بی تو با تو بودن (سحر،طه) / مینی تاک (هانیه) / ذهن مرا دنبال کنید (محمد الف) / سین عین طا / جشن بارون(نسرین) / روزهای من (یک بنده ی خدا) / رضــا دل(محمد) / پسر خاک (ساجد) / نامه ها (امید حق گویان) / ما که رفتیم(محمد) / ملکه نیمه شرقی / .:ساعت ??:. / به همین زودی (مهشید) / دری وری های یک کیبورد به دست / صور اسرافیل(زهرا) / خانوم مهندس می نویسد / به قلم آنها که به بهشت نمی روند ( سحر ) / پرسش های علی ( علی) / زنبور ( علی ) /امروزه ( سیروس خلیلی ) / خدا - عشق - امید ( زهرا ) / دلواپسی هایم زیر باران ( یوسف ) / وب نوشت های یک دانشجو ( مرتضی طاهری ) / مرد کاغذی (ابراهیم ) / زمزمه ی قاصدک های بی خبر(زری) / امید قلب ما روزی مثال نور می آید(مرصاد) /با طعم توت فرنگی(توت فرنگی)//Always in All Ways /وبکده (فاطمه)/میدونم یکی هست که همیشه حواسش به منه (the scorpio)/فتوسنتز کرفس / رهگذر (ستاره) /دادارآباد (حیدری هائی)/
بی چاره مادر .
در زمانی که خرس و گوساله ی طلایی و سیمرغ و تخم مرغ بلورین نثارش می کنند ،
در دوره ای که شاهکار سینمای ایران می خوانندش ، پدیده ی عصر می دانندش ،
یکی پیدا شده و می گوید نادر از سیمین جدا شد تا اصغر به آلمان برود .
مرتبط : نامه ی حاتمی کیا را اینجا بخوانید .
پی نوشت یک : آقای حاتمی کیا با اینکه خیلی از فیلم هایت را دوست ندارم اما جسارتت را می ستایم .
پی نوشت دو : نقد حاتمی کیا به شخص نیست . به یک نوع نگاه است .
پی نوشت سه : دوستان عزیزی که پز روشنفکریشان پدر ما را در آورده است تاب تحمل نقدی چنین مختصر را هم نداشتند و به حاتمی کیا تاخته اند .
به خود رجوع می کند ،
چه دور جاهلانه ای .
ای خود ، از میان برخیز .
دیگر کوه کندن با تیشه صرفه ی اقتصادی ندارد .
به گمانم باید سبکمان را عوض کنیم .
همین عنوان را در کوچه های بغلی بخوانید :
چه صبری دارد خدا (سجاد رامشت) / یادداشت های اتفاقیه (یوسف شیروانیان) / وقتی دلم تنگ می شود (مژده شاه نعمت الهی) / بوی باران عطر خاک (باران سادات) / پرسه خیال (رضوان پری) / میثاق ( زینب حیدری) / انتهای بیراهه (ف@طمه) / حرف های نزدیک ( مرمری) / ترخون (مهدی زرین قلم) / پنجره ( محمد رضا) / منتظر پرواز / طنز تلخ، قهوه اسپرسو (ما، ریحانه) / بی تو با تو بودن (سحر،طه) / مینی تاک (هانیه) / ذهن مرا دنبال کنید (محمد الف) / سین عین طا / جشن بارون (نسرین) / روزهای من (یک بنده ی خدا) / روزگــــ شل.غم ـــــار (محمد) / پسر خاک (ساجد) / نامه ها (امید حق گویان) / ما که رفتیم (محمد) / ملکه نیمه شرقی / .:ساعت ۲۵:. / به همین زودی (مهشید) / دری وری های یک کیبورد به دست / صور اسرافیل (زهرا) / خانوم مهندس می نویسد / به قلم آنها که به بهشت نمی روند ( سحر ) / پرسش های علی ( علی) / زنبور ( علی ) / امروزه ( سیروس خلیلی ) / خدا - عشق - امید ( زهرا ) / دلواپسی هایم زیر باران ( یوسف ) / وب نوشت های یک دانشجو ( مرتضی طاهری ) / مرد کاغذی (ابراهیم ) / زمزمه ی قاصدک های بی خبر(زری) / امید قلب ما روزی مثال نور می آید(مرصاد) / با طعم توت فرنگی(توت فرنگی)/Always in All Ways /میدونم یکی هست که همیشه حواسش به منه (the scorpio)/فتوسنتز کرفس / رهگذر (ستاره)
پلنگ صورتی هم رنگِ سال می پوشد .
خونه ی مادر بزرگه را خراب کرده اند و بجایش برج ساخته اند .
حنا {دختری در مزرعه} ازدواج کرد ٬ طلاق گرفت . دوباره ازدواج کرد ٬ دوباره طلاق گرفته است .
مدرسه ی موشها را گربه خورده است .
تام و جری دعوا را کنار گذاشته و بر سر تمدن نداشته ی شان گفتگو می کنند .
زی زی گولو جراحیِ زیبایی کرده و دیگر تا به تا نیست .
و پینوکیو دیگر نمی خواهد آدم شود .
انگار که سوال احمقانه ای شنیده باشد جواب داد : برای زیارت .
پرسید : زیارت آمده ای که چه ؟
پاسخ داد : که سلامتی بگیرم .
پرسید : سلامتی میخواهی که چه کنی ؟
پاسخ داد : که بتوانم به زیارت بیایم .
زیارت می آمد که سلامتی بگیرد . سلامتی می خواست که به زیارت بیاید .
چه دور عاشقانه ای . چه دور خالصانه ای .
پی نوشت : این پست تکراری است . چه کنم ٬ احساس تکرار را دوست دارد . آقا را دوست دارد.