روز - شش ضلعی - بانو
داخلی - روز - آتلیه
صفحه ام پر شده بود از خط های کج و معوج . تازه به گمانم خیلی صاف کشیده بودم .
از بالا به پایین ٬ از چپ به راست .به عمرم چنین کار بیهوده ای نکرده بودم.
البته این گمان آن روزم بود .
چشمم که افتاد به صفحه ی دفترش از رو رفتم. خط ها آنقدر صاف بود ٬ گمان می کردی با خط کش کشیده شده بودند.
اما کار خط کش نبود ٬ دستش صاف بود .
بعدها فهمیدم قلب صاف و صادقی هم دارد.
آن روز گذشت.
داخلی - روز - همان آتلیه
همه شش ضلعی کشیده اند و آورده اند. با یک نگاه فهمیدم همه اشتباه کشیده اند٬
و خوشحال از اینکه خودم درست کشیده ام .
یک تقاضای ساده و پاسخی ساده .
داخلی - امروز - اینجا
شادم ٬ شادم که درست کشیدم
شادم که نادرست کشیدی آن شش ضلعی های منتظم را ٬
بانو.

